۲ روز تا خوشبختی!

به یاد روزهای خوبی که فرصتی برای تنهایی نبود!

به یاد روزهای خوبی که فرصتی برای تنهایی نبود!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقیلی» ثبت شده است

قصه ای نداریم که شروع بشه و ته نداشته باشه، همه قصه ها تموم میشن حالا خوب یا بد و خون ما هم که رنگی تر از بقیه نبود! پس قصه ما هم تموم شد اونم با یه علامت سوال.

آدم وقتی یه قصه واقعی رو میخواد شروع کنه اولش یه کوه انگیزست، اونقدری به خودش و آدم قصش مطمئن هست که روزی صدبار بگه نه این داستان با همه قبلی ها فرق داره این قصه این حس، بالاتر از همه قصه هاییه که بقیه تجربه میکنن و قهرمان های داستان من وسطش جا نمیزنن... و این خیلی خوبه! اینکه آدم به امید افسانه شدن زندگی کنه و بخواد هرچی داره واسش بذاره، ولی وای از روزی که یکی از شخصیت های داستان یکم پاش بلغزه اون وقته که دیگه یه عمر اون آرزو ها آوارن رو سرش.. آواری که چه بخوای و چه نخوای مجبوری همه جا با خودت ببریش!

آدم یا یه قصه رو نباید شروع کنه یا اونقدر محکم باشه که افسانه بشه؛ من محکم نبودم و همه چی خراب شد و قصمون هم یک سالی هست که تموم شده، اونم با یه علامت سوال: واقعا چرا؟!

نتیجه اخلاقی اینکه وقتی خوشی زد زیر دلتون عاشق نشید! خنده

ضمیمه شد : آهنگ علامت سوال شادمهر + متن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۶
امیر